loading...
کلوب هواداران بارسلونا - آبی اناری
کتیبه


Reza بازدید : 423 1391/07/14 نظرات (0)


بازیکن ارژانتینی 25 ساله که منتظر تولد اولین فرزندش است از زندگی حرفه ای و چالش هایی که در اینده در انتظارش است پرده بر میدارد.
لئو مسی توسط روزنامه نگاران در ساعت 9 صبح در شهرک ورزشی بارسلونا دعوت شده بود پس او با حداکثر وقت شناسی در انجا حاضر شد... هوا گرم است و از انجایی که فوتبالیست تمایل به خنک شدن دارد ژاکتی که تیم مطبوعاتی به او پیشنهاد دادند را رد کرده و گفت : "من همین طوری راحتم."
حدود یک ماه دیگر اولین پسر این بازیکن 25 ساله ی اهل روزاریوی ارژانتین به دنیا خواهد امد.... او اسم فرزندش را تیاگو خواهد نهاد و به نظر بسیار شادمان می اید.

در طول این ساعات او درباره ی هیچ چیزه دیگری صحبت نکرد تا یک مصاحبه خوب انجام دهد....بسیار مهربان با لبخندی ملیح و علاقمند برای توضیح دادن هر چیزی که لازم است.... وقتی به سوالات پاسخ میداد هیچ چیز را مخفی نمیکرد و قبل از اینترویوو درخواست نکرد تا مصاحبه را به برخی مسائل محدود کنیم.
 همه میگن تو عاشق خوابیدنی اما ساعت 8 و نیم اینجا حاضر بودی. ایا داری خودت رو اماده میکنی که وقتی تیاگو به دنیا اومد از ساعت خوابت کم کنی؟ من همیشه عاشق اینم که بخوابم و یا چرت بزنم هرچند ساعت خوابم داره کم و کمتر میشه....من کاملا برای اومدن تیاگو اماده هستم و به شدت علاقمندم که این اتفاق زودتر بیوفته.
 واضح است!!! ایا چرت زدن رو اینجا در بارسلونا یاد گرفتی؟
 من همه چیز رو از اینجا یاد گرفتم....وقتی به اینجا اومدم 13 سالم بود....من اینجا بزرگ شدم و به مدرسه رفتم....بسیاری از مسائلی رو که میدونم در اینجا یاد گرفتم.... من همیشه گفتم که به خاطر این اتفاق سپاسگزارم و این احساس کاملا حقیقیه.
ایا حس میکنی که بیشتر از اون چیزی که در بچگیت بارسا برات انجام داده رو برای کلاب انجام دادی؟؟
 نه....نمیدونم!!!من همیشه میخواستم که تعهدم به باشگاه رو نشون بدم.شاید اولش این اشکار تر بود ولی الان دیگه عادی شده....اینجا خونه ی منه....باشگاه منه. من همه چیزم رو مدیون بارسا هستم و همیشه گفتم که " از بودن در اینجا شاد و خوشحالم"
به نظرت این چه معنی داره که مربی تیم جوانان و دوتا از بچه های دیگه ی اون تیم الان دارن توی تیم اول بارسا کار میکنن؟
 این یه مثال برای سیستم کاریه بارساست.... همه میدونن که تیم ما یکی از بهترین نسل ها در اکادمی های فوتبال جوانان رو داره. سه تا بازیکن هستن که در حال حاضر برای تیم اصلی بازی میکنن ( پیکه ، سسک و خود مسی) اما خیلی بیشتر از این حرفا بازیکن داریم که در حال حاضر دارن توی اسپانیا بازی میکنن مثل: Vázquez و Valiente . و تعداد زیادی بازیکن دیگه هم داریم که برای تیم های خارج از اسپانیا بازی میکنن....خیلی هامون از اینجا دور شدیم اما حداقل یک زندگی فوتبالی عالی بدست اوردیم تا برای تیم های خوب بازی کنیم.


تو قبلا اضحار کردی که برات مهم نیست چه تعداد گل میزنی و یا چندتا عنوان رو مال خودت میکنی....ایا واقعا چیزی هست که تو بهش اهمیت بدی؟؟!
پاسخ: بله... اما من ترجیح میدم که عناوینی تیمی به دست اورم به جای عنوان های انفرادی کسب کنم و یا اینکه بیشتر از هرکس دیگری گل به ثمر برسانم. من بیشتر نگران اینم که یک انسان خوب باشم تا اینکه نگران این باشم که بهترین بازیکن جهان شم. علاوه بر این ، در پایان وقتی تموم اینا به پایان رسید شما چه چیزی با خودتون خواهید داشت؟ هدف من اینه که وقتی بازنشسته شدم همه منو به عنوان یک ادم خوب به خاطر بیارن. من دوست دارم که گل بزنم اما من در بین همبازی ها و حتی رقبا دوستانی دارم . این خوب است به عنوان یک انسان ارزشمند باشی تا اونها احساس خوبی نسبت به تو داشته باشن و این حس خیلی فراتر از به ثمر رسوندن کلی گل ارزش داره.
بنابراین شما درمورد بردن چهارمین توپ طلا نگران نیستی؟
جایزه بردن خیلی خوب و عالیه.....و مطمئنا از بردنش سپاسگزار میشم...اما اگر عمیق فکر کنید شما (روزنامه نگارها) خیلی بیشتر به این قضیه اهمیت میدین....شما همیشه میپرسین ایا این بازیکن از اون یکی بهتره یا نه؟....ژاوی یا اینیستا؟....کی میدونه؟ شانس بزرگ من ، بودنم در بارساست که پره از فوتبالیست های فوق العاده.
اونها به من همه چی میدن...این همون تیمیه که یه تاریخ از تموم عناوینی که ما بدست اوردیم ساخته. من خوش شانسم که اینجا و برای ارژانتین بازی میکنم که فوتبالست های محشری اطرافم هستند.این مهم ترین چیزه. بدون شک تیم باعث بهتر شدن من میشه. بدون کمک هم تیمی هام من هیچی نخواهم بود و هیچ چیزی رو نخواهم برد...نه افتخاری....نه جایزه ای....دقیقا هیچ چیز.
چه چیزی تو رو عصبانی میکنه؟
من از باختن متنفرم.....و در زندگی از فقر تنفر دارم.....من از کشوری اومدم که در اون بچه های خیلی جوونی وجود داره که هیچ کدوم حق انتخاب ندارن و باید برن به خیابون و برای مقداری پول گدایی کنن و یا اینکه با وجود اینکه خیلی کوچیکن برای کسب درامد کارهای سختی انجام بدن.
و در مورد حبابی از شهرت که زندگی فوتبالیست ها رو فرا گرفته چی؟ ایا شما به این مسئل دنیوی اهمیت میدی؟
نه...چطور شما میتونین به این چیزا اهمیت بدین! ما انسانی هستیم با امتیازات ویژه و خاص برای زندگی....من در تمام زندگی هیچ وقت کمبود چیزی
 به جز دوری از خواهر و برادر و مادرم وقتی مجبور شدم که در اینجا فقط با پدرم زندگی کنم رو حس نکردم.... اما حقیقت خیلی متفاوته... بسیاری از پدرو مادرا باید خیلی سخت کار کنند تا اون چیزی که فرزندانشون نیاز دارنند رو تامین کنند....من اینو خوب میدونم.
تو خودتم داری بابا میشی ایا این باعث شده که تو طرز فکرت تغییری ایجاد بشه؟
بله.....در این شرایط تو شروع میکنی به فکر کردن درباره ی همه چیز از یک جنبه ی دیگه....تو دیگه راجب خودت به تنهایی فکر نمیکنی. درباره ی اون فکر میکنی و این که هرگز نباید هیچ شکلی از مشکلات رو تجربه کنه...هیچ مشکلی. و مطمئنا این دیدگاه شما رو نسبت به همه چیز تغییر میده.
حرف از تغییر کردن و عوض شدن زدی....ایا تا به حال تجربه ی عوض کردن پوشک بچه رو داشتی؟

من همین الانشم از بس پوشک برادر زادمو عوض کردم یه استاد شدم!

شما یه بنیاد برای کودکان نیازمند داری...دربارش صحبت کن.
ما روی اموزش و تحصیلات تمرکز کردیم....ما داریم سعی میکنیم که راه اونا رو از خیابون به سمت تحصیلات و ورزش تغییر بدیم....ما با یونیسف (میدونین دیگه؟؟؟سازمان حمایت از کودکان) ، بیمارستان و مدرسه کار میکنیم.... این خیلی حس خوبی داره که کمک کنی.
خیلی کم پیش میاد که صورتت به اون درخشندگی و شادی دیده بشه که وقتی یه بچه برای سلام گفتن به طرفت میاد ...این به چه خاطره؟
پاسخ: بچه ها با ارزش ترین چیز در دنیا هستند...به خصوص وقتی که خیلی کوچیکنو هیچ سیاهی و صفت شیطان گونه ای توشون نیست. اون ها به تو نگاه میکنن و کاملا دگرگونت میکنن....این باعث خجالتم میشه که اونها وقتی می بیننت حرفی نمیزنن اصلا متوجه نمیشن که  اونجایی و داری باهاشون صحبت میکنی.... اونا فقط تو رو توی تلویزیون دیدن و وقتی تو رو روبه روشون میبینن تقریبا گیج میشن! شاد کردن بچه ها چیزیه که باعث میشه حس کنم بهترینم.


بچه ها و حتی ادمای بالغ سعی میکنن تا بهت نزدیک شن....شهرت باعث میشه تو همیشه تو کانون توجهات باشی...این خسته کننده نیست؟
پاسخ: نه چون من هیج وقت خودنمایی نمیکنم. در داخل یا خارج زمین من خودم هستم و این دلیله برای اینکه هرگز نگران نباشم که زندگیم مورد کاووش قرار میگیره چرا که من همیشه یکرنگم....من همیشه خودمم. از روزی که من
شناخته شده و مشهور شدم زمان زیادی میگذره و حس خجالت و ناراحت بودن به خاطره تو چشم بودن رو خیلی وقت پیش از دست دادم.
قبلا یه بار گفتی که در زمین مسابقه بازی کردن به روشی که ژاوی و اینیستا بازی میکنن خیلی سخت تر از بازی کردن به روش توئه....مگه تو چیکار میکنی؟؟
 
من جوری بازی میکنم که به تیم کمک کنم و نمیدونم که اون دو چطور بازی میکنن. من همیشه فقط تلاش میکنم به تیم کمک کنم....من دلم نمیخواد هیچ چیزی رو ببازم و پس به تیم کمک میکنم که برنده از زمین خارج شه....من همیشه گفتم که : "به تنها چیزی که فکر میکنم پیروز بودنه نه به ثمر رسوندن تعداد زیادی گل."
 
ایا میتونی روش بازیتو تدریس کنی؟؟فک نمیکنم که بتونم...نمیدونم.....من از وقتی خیلی کوچولو بودم اینطوری بازی میکردم.همونطور که تیتو همیشه میگه.اون چی میگه؟؟؟اون میگه که این براش یه سورپرایز بزرگه که تو کارتو رو از وقتی خیلی کوچیک بودی انجام میدادی اما حالا اونو به عنوان بهترین بازیکن جهان انجام میدی نه یه کودک 14 ساله.روش بازی من خیلی تغییر نکرده....این درسته....اما به وضوح من چیزهای زیادی راجب مسابقات یاد گرفتم و این کمکم کرد تا به اینجا بیام...به بارسلونا و جوری کار کنم که حتی معدن چیان هم به سبک بازیم اهمیت بدن.... همین دیروز بود که من بازی تعدادی بچه ی 7 ساله رو که داشتن کنارمون تمرین میکرد تماشا کردم و روشی که اونا یاد گرفته بودن با همه جای دنیا متفاوت بود....وقتی تو خیلی کوچیکی بهت یاد میدن که چطور بازی کنی...به توپ اهمیت بدی...و به تاکتیک ها....تا بتونی بازی رو درک کنی.... و با وجود اینکه اونا خیلی کوچیکن مثه ما بازی میکنن....و این هیچ وقت منو سورپرایز نمیکنه. میگن وقتی تو فهمیدی که تیتو قراره جای گواردیولا رو بگیره فقط لبخند زدی و اون لبخند باعث شد که کل باشگاه احساس اطمینان کنه.اره...چون دونستن اینکه تیتو قراره جای پپ رو بگیره به من احساس خوبی میداد.من اونو از وقتی یه بچه بودم میشناسم و من  5 سال از زندگیم رو با پپ و او سپری کردم....من فک کردم شاید این ایده ی خوبی باشه....بیبنید تیتو اولین مربی بود که منو وادار کرد تا بازی کنم... قبل از اون روز من فقط روی نیمکت بودم و یا اصلا توی بازی نبودم و این او بود استارت من رو زد....من او رو میشناسم و او انسان بسیار نرمالیه با طرز فکر باز(روشن فکر). او راست میره سر اصل مطلب.... همه چیزو رو در رو بهت میگه و من این ویژگیشو دوس دارم.
ایا تو اولین بازیت برای کانترا(در لغت به معنی سنگ معدن!!!) رو به خاطر داری؟
نه اما یادمه که خیلی زود مصدوم شدم.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
تننننننننننننننننننننننننننن
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ترکیب بارسا تو این فصل چه طوره؟
    به نظر شما بارسا در این فصل با این خط دفاعی موفق خواهد بود؟
    بنر کلوب
    پشتیبانی
    رایانامه :
    mrezaleo@yahoo.com


    شماره تماس :
    09380343912
    حامیان ما


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1197
  • کل نظرات : 267
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1598
  • آی پی امروز : 143
  • آی پی دیروز : 179
  • بازدید امروز : 992
  • باردید دیروز : 880
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 5,776
  • بازدید ماه : 15,957
  • بازدید سال : 119,837
  • بازدید کلی : 1,518,351
  • کدهای اختصاصی
    hjhj
    رتبه ی گوگل